10.27.2008

پنج آبان سالروز سقوط شهر







وي افزود: پياده در شهر قدم زدم، خانمي كوچه را جارو مي‌كرد، ديوارها با شليك گلوله ريخته بود و او بقاياي آن را تميز مي‌كرد و به من گفت : اگر بچه‌ها، كوچه‌ها را تميز ببينند، روحيه مي‌گيرند. از او پرسيدم جنگ كجاست؟ گفت : سر كوچه

2 comments:

Anonymous said...

kash mineveshti che kasi afzooD...

sm3074 said...

to linkesh hast! ro kooche kelik kon!