2.28.2011

عکس هوایی گوگل از محل زندان حشمتیه در شرق تهران


 click to enlarge

این زندان در مجاورت مرکز نظامی ستاد مشترک نیروهای مسلح و در جوار اتوبان صیاد شیرازی در جنوب بزرگراه رسالت واقع شده و عنوان آن در تصویر ماهواره ای گوگل زندان حشمتیه ارتش می باشد. بنا بر گزارش سایت کلمه میر حسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسرانشان هم اکنون در این زندان نگهداری می شوند

forgive me

I am stiting at my desk, drinking my coffee, facebooking, tweetering and reading the news of Mousavi and Karubi's arrest. I am sorry. I am ashamed my myself. I am so week. not being able to make that decision to go back to Iran and fight. Please forgive me.

2.24.2011

بازگشت

می خوام، یه روز صبح که پا میشم، بگم گور بابای سیاست و ایران و موسوی و جنبش و بالاترین و لیبی و مصر و این جور چیزها. 
دوست دارم، یه شب که می خوام برم تو تخت خواب، دیگه به معماری و کار و پروژه و آفیس و این جور چیزا فکر نکنم.
شاید باید برگردم به خودم

2.23.2011

به تو فکر می کنم

به تو فکر می کنم 
خونسرد و آرام 
به دیدارش می روی

برای غواصی به ژرفای
واژگانی که زیر زبانمان
گیر کرده اند

تا فریاد زنی آنچه
حتی در خفا در گوشها
نجوا نکردیم

تا برایمان بخوانی
از آن اشعار قرمز
که او برایمان نوشت

تا بیادمان آوری حلاج بودن را
امروز که حق و نا حق
درهم پیچیده اند

تو که می روی 
تا آینه شوی
شاید که ما، مارا ببیند

2.22.2011

چشم انداز جنبش

به سه فاکتور کلان بستگی دارد
1. عزم سران جنبش برای تغییر، حتی در صورت لزوم تغییرات بنیادی
2. میزان نارضایتی از سیاستهای داخلی و خارجی حکومت در درون سیستم و بخصوص نیروهای نظامی
3. رغبت و همراهی اکثریت خاموش از اعتصابات سراسری (فرهنگیان و دانشگاهیان) و فلج کننده (کارگران) و ادامه حضور خیابانی

2.19.2011

سیاست به زبان ساده

1. مردم نمیان ، حکومت اعلام پیروزی میکنه! ماشین سرکوب شروع می کنه به ریشه کنی فعالین و مردم. موج زندان و شکنجه و اعدام آغاز میشه. موسوی کروبی خاتمی محاکمه میشن. موسوی و کروبی اعدام می شن. خاتمی تبعیید میشه. رفسنجانی بازنشسته میشه. 

2. مردم کم میان: مردمی که میان زیر چکمه حکومت له میشن. و نتیجه همون میشه که در حالت اول گفتم.

3. مردم زیاد میان. حکومت نمی تونه با جمعیت میلیونی دست به خشونت عریان بزنه. فشار رو حکومت زیاد میشه. ورق به سمت سبزها بر می گرده. در میان نیروهای نظامی شکاف عمیق تر میشه و .. واقعا معلوم نیست چی میشه

به نظرم هر ایرانی جدا از احساسات، خوش خیالی و بد بینی بین این سه گزینه انتخاب کنه. ایشااله که همه گزینه ای رو انتخاب کنیم که واسمون پشیمونی نیاره.

2.18.2011

تصور جنتی در نماز جمعه ای در آینده

مکان: نمازجمعه - دانشگاه تهران
زمان: جمعه ای در آینده نزدیک
جنتی: اینترنت را قطع کنید سران را اعدام کنید سپاه را مسلح به خیابان بیاورید چرا کم اعدام می کنید؟ بیشتر بکشید! چوبه های اعدام برقرار نمایید، یارانه..رایانه...اووم...  همون یارانه ها را قطع کنید.  نظام بادی نیست که با این تهدید ها بلرزد (وزش باد و افتادن عمامه جنتی) این استقبال عظیم ملت همیشه در صحنه را چرا نمی خواهند ببیند... (برادری فریاد می زند تکبیر و خودش هم تکبیر می گوید. سایت نماز جمعه خالیست و باد ساندیس های خالی را اینور اونور می کند)
جنتی: این فتنه نفس های آخر را می زند، مردم خودشان به فضل الهی و رهنمود های رهبری خردمند این منافقین  را خفه ...
محافظ: حاج آقا! حاج آقا!
ج: بعله؟ چیه؟ مگه نمی بینی دارم حرف می زنم 
م: هواپیما دم در منتظره! 
ج: ها! خوب بگو یه دیقه صب کنه حرفم تموم شه میام الان! عیال اینا سوار شدن؟

2.01.2011

نگاه سیاسی من به وقایع اخیر و ایران

ایران
در اینکه جنبش مردم ایران دیگر نمی جنبد شکی نیست ولی دو موضوع من را به آینده نزدیک امیدوار می کند. یک: وجود اپوزوسیونی که بخش خردمندتر رهبری آن با گذر زمان تن به خواسته های رادیکالتر مردم می دهد. دو: بی تدبیری دولت که خود برای خود بحران ایجاد می کند و احتمال دارد این بحرانها به سلسله حوادثی بیانجامد که در رویارویی با دیگر بخشهای قدرت بخصوص در زمان انتخابات آینده فضای جولان به نیرو های معترض بدهد. اگر این فضای تحول در کوتاه مدت ایجاد شود احتمالا با چهره متحول شده از جنبش سبز مواجه می شویم اما اگر چند سالی فاصله بیفتد جنبش جدیدی ایجاد خواهد شد با خواسته های رادیکال تر و رهبری جدید. 

من به این نتیجه رسیده ام که بخشی از نظام جمهوری اسلامی که به قدرت تکیه زده (به رهبری خامنه ای) اصلاح پذیر نیست. آن بخش هم که زیر فشار ممکن است امتیاز بدهد در موضع ضعف است ( به رهبری رفسنجانی) و حتی اگر بتواند با فشار از بالا به اصلاحات تدریجی دست بزند، بقدری سرعت اصلاحات کند خواهد بود که به هیچ وجه با سیر صعودی خواسته های اقتصادی طبقه فرودست و آزادی های اجتماعی و سیاسی مورد خواست طبقه متوسط و فرادست برابری نمی کند. در نتیجه اپوزوسیون بناچار به سمت شعار براندازی می رود و در یک موقعیت مناسب این موضع را علنی خواهد کرد. هرچند که اکنون نیز به روشنی این موضوع را به حاکمیت گوشزد می کند. تنها سناریویی که به براندازی نظام توسط مردم منتهی نمی شود کودتای نظامی-امنیتی بخشی از نظام است که هم حضور خود را در قدرت خاتمه یافته  و هم خطر خارجی را محرز می بیند و احتمال دارد برای حفظ خود دارودسته احمدی نژاد را یک شبه به کمک نیروهای وفادار در بدنه نیروهای نظامی و پلیس حذف کند و دولت وحدت ملی تشکیل دهد. شدت حملات دولت به این جناح و بخصوص شخص رفسنجانی این احتمال را قوت می بخشد. با این حال نه تنها میزان اتحاد بین این جناح نظام و عمق و گستره نفوذ ایشان بین نیروهای امنیتی و نظامی مشخص نیست ، بلکه نتایج حاصل از این التهاب نیزممکن است به سود آنها تمام نشود و اپوزوسیون می تواند در شرایط خلا قدرت و شوک سیاسی ، با بسیج سریع هوادارانش از طریق شبکه های اجتماعی ابتکار عمل را برباید.

مصر، تونس و موارد مشابه
به نظرم الگویی که  در انقلابهای اخیر  دیده می شود میان انقلاب 57 و جنبش 88 ایران است. یعنی سرعت عمل، اتحاد جمعی و حمایت همه طبقات اجتماعی با شعار سرنگونی رژیم غیر قابل اصلاح که خصوصیات انقلاب بهمن 57 را داراست و در عین حال مجهز بودن به رشد فکری و بلوغ اپوزوسیون و شعار دموکراسی و مدنی بدون خشونت جنبش سبز .احتمالا به مرحله گذار به دموکراسی می انجامد و نه حکومت دیکتاتوری جدید. انتخاب این الگو نتیجه برایند دو موضوع است: 
یک: شکست و کم رونق شدن تفکرات تند ایدئولوژیک چه دینی و چه غیر دینی در جوامع در حال توسعه (در جوامع عقب افتاده چون افغانستان، بخشهای قبیله ای پاکستان، نپال و ... هنوز ایدئولوژی اسلامی و یا مائوئیسم و موارد مشابه در بین توده ها طرفدار دارد) و جایگزینی آن با دموکراسی و شکلگیری احزاب.
دو: قطع امید کامل به اصلاح سیستم و اصرار بر حذف راس هرم قدرت. مردم این کشورها بر این باورند که در سیستم هرمی قدرت اگر راس کنار رود سیستم از هم می پاشد و فضا برای شکل گیری نظام جدید ایجاد می شود.