11.03.2008

شیخ نامه 3

شیخ و هالووین

شیخ ما را پروژه ها تمام گشت موقتا. پس شیخ از غار خویش برون شد و به یاد ایام و دلتنگی یاران و دوری خوبان نعره ای بزد، ان وای پی دی جلویش بگرفت و بگفت: مستر اینجا نعره زدن ممنوع است! شیخ نعره فرو داد و جامه درویشی خویش بر تن کرد و همان کافی بود تا با گیسوان آشفته تیریپ شیخ هالووینی شود. میلیون تا مردان عنکبوتی ، آهنی؛ خفاشی و خلاصه هر جور ماسک و گریمی که در وصف نگنجد (در اینجا در گرامر فارسی ساختار شکنی شده) همه جا را در بر گرفته بود. شیخ از خود بی خود شد و به امواج هالووین پیوست و بسیار خوبان را بدید تا حدی عریان! شیخ را حال دگرگون شد و به پارتی یاران در آمد و اندر مجلس بزم و عیش و نوش شد پس شیخ را قدر آنچنان شد که از مجلسی به مجلسی دیگر شد و همی نوشید و بزمید! پس از خود بی خود شد و اندر جو و زمین معلق گشت! شیخ را آن هنگام به خود آمد که اندر تختخواب آرمیده بود. پس هیچ نعره نزد و هیچ نگفت و خاموش شد و لعنت خدا بر هالووین فرستاد


3 comments:

Anonymous said...

ya sheikh
bazme ba khobrooyan rasme darvishi az shoma berobod !!!!
ama basi khoshhali ke rasme ghar neshini hamchenan mostadam.
dorod ba shoma

Unknown said...

zzzzz2018.6.15
ralph lauren uk
nike presto femme
prada shoes
jordan 4
jordan shoes
golden goose sneakers
nike outlet store
canada goose
golden goose shoes
christian louboutin shoes

sleseth said...

cheap replica handbags aaa replica bags aaa replica bags