8.25.2010

شیخ نامه : شیخ فی بوستان

پس شیخ عزم دیار فرنگ نمود و به آبادی نیویورک وارد شد. آن هنگام بود که چاپاری تیز تک پیغامی بیاورد او را از مدینه بوستان یا همان بوستون! و بزرگان بوستون شیخ را بسیار مدح کردند و در باب کرامات شیخ بگفتند و بنفشتند. پس شیخ را عزم جزم گشت اندر عزیمت به دیارشان. شیخ را مرکبی مهیا شد دو طبقه وایرلس ردیف و دستشویی سرخود! آن هنگام که شیخ به دروازه بوستون در آمد گاورنر خود به شخصه بوفالویی زمین بزد و بوستونیان هلهله بکردند و شهر چراغانی بگشت و نقل و نبات مردمان تعارف بکردند و همگان سرشار از شادی بگردیدند! رزمندگان و شهدا و جانبازان بوستونی از حضور حضرت شیخ سان بدیدند و زنان بوستون چو شیخ بدیدند بحیرتیدند و انگشتان ببریدند! پس گاورنر هم در آن نیم دنگ شهر به اسم شیخ بکرد و کلید طلای شهر را تقدیم حضرت بکرد. شیخ نیز درب شهر قلف بکرد تا از شر مزاحمان و رقیبان و رندان و حرامیان در امان باشند. پس شیخ عطای آبادی نیویورک به لقایش بخشید و اندر مدینه بوستون اقامت گزیدندندی.

1 comment:

. said...

روحمون رو شاد کردی شیخ
باشد که خدا یه سری جاهاتو شاد کنه