3.02.2011

معلق در جو

با احترام فراوان به فعالین مشهدی و ملت همیشه در صحنه مشهد، من به این یه دونه ویدیویی که از مشهد اومده هرچی نیگاه میکنم نه تظاهراتی می بینم نه شعاری و گاردی نه درگیری، من نمیگیرم ویدیو رو یا واقعا سر کاریه؟ عنوان این ویدیو اعتراض حمله نیروهای شورش است!!!! بعد یعنی هزاران نفر رفتن سر سه راه راهنمایی مشهد؟ در اینکه در ویدیو صحنه ای ملتهب نشون داده میشه و معلومه اتفاقی افتاده شکی نیست اما فکر کنم اغراق هم زیاد شده. جدا از این هیچکدام از دوستان مشهدی من هم درگیری گسترده در مشهد رو تایید نکردن دیگه حالا چه برسه به هزاران نفر! کنتر که نمیندازه! کلا گویا واسه یه مدتی مردم بوق ممتد زدن تو چند تا خیابون.
ماشاالله بالاترینم که دیگه ترکیده! جدا از شایعات شاخ زا که از قبل هم پراکنششون در بالاترین کم نبود، این روزها لینک به بلاگهای متوهم و متخیل و کلا خیلی خوشحال و خیلی ناراحت صفحه اول رو پر کرده. اخیرا بعد از اینکه اینور و اونور بحث سایت بالاترین جدی شد گروههای منقرض ماقبل تاریخ مثل مجاهدین و کمونیست کارگری و پان فلانیسم بطور سیستماتیک با ساختن خروار تا آیدی جعلی بزور لینکهایی با مضامین مبارزات میرزا کوچک خانی و کلنل پسیان و سایر عزیزان دوران پسا پارینه سنگکی رو داغ می کنند تا ما روزی صد بار بزور به خواندن شعار برادران مجاهد تحت عنوان "مرگ بر اصل ولایت فقیه" مشرف شویم! و من می دانم که همین شعار (که تا دسته در فلان ما کرده اند این دوستان منجمد در زمان) آخرش ما را به فنا میدهد و احتمالا فیلترهای سنسورهای کلمه یاب (اینو خودم ابداع کردم ها) برادران سایبری تا حالا این بلاگ صیهونیستی را شناسایی در جهت حذف فیزیکی و شیمیایی اینجانب اقدام لازم را مبذور داشته اند یا یه چیزی تو همین مایه ها. در کنار این توهمات،  لشگری از بلاگرنماهای کینه ی کیلو کیلو لینک خسته روانه بالاترین می کنند. این بلاگرهای عزیز یک روز یه بنده خدایی را به عرش برده در وصف جوانمردی و صفات خدایی اش می گویند و فردا با کوچکترین دست آویزی جد و آباد همون یارو رو میاورند جلو چشش!
پدیده ای دیگری در این روزهای جو زده دیدم مغزهای متفکر گودری بودند! که وسط گیر و بیر و بی رهبریت و سردرگمی جنبش یهو فیلشان یاد هندوستان یا هر خراب شده دیگه را کرده و حالا که برادر نیک آهنگ و دوستان از جنبش کشیده اند بیرون و خواهر علی نژاد بی خیال افشاگری شده اند، گیر داده اند به این راه هماهنگیه سبز امیده فلان که آقا شما کی هستین و چی هستین و کی گفته راهپیمایی بزارین! و جنبش فلان شد و بهمان شد! دوستان من نقد بکنید اما دهن خودمان را دیگر سرویس نکنید دیگر! احساسات یاس و نامیدی خودتان را هم ترجیحا واسه خودتان نگه دارید! اخرین چیزی که جنبش به آن نیاز دارد آیه یاس شماست! 
ولی شاهکار رسانه ای در فیس بوک بود! جایی که دوستان فعال (فعال شده) سر کپی رایت جنبش و عکس و ویدیو کلیپ و آداب رسانه ای (!) با هم دست به یخه شدند و زیر آب هم زدند و فحش کاری که آقا کی بود کی بود من اول بودم! از صفحات 25 بهمن تا ده اسفند (روزی یک صفحه) بیگی تا صفحه یادبود شهید طرفدارهواداران بارسلونا! و یا صفحه عکسهای مهد کودک شهدای سبز!  اینگار بازی است! موسوی - کروبی و زنهایشان خدا می داند کجا هستند و چه می کنند این دوستان داغ  با هم مسابقه گذاشته اند که چه پیجی بیشتر بیننده دارد و لایکش بیشتر است! رفته اند ایکس و ایگرگ را بزور آورده اند که پیام در پیت بدهد و از خودشان شعارهای مالیخولیایی در کنند! 
آقایان! خانمها! جنبش یک خیابان که سهل! یک کوچه در تهران را هم نمی تواند بگیرد! رهبران در حبس و حاکمیت کلهم در برابر همین مردم شجاعی که صلح طلبانه به خیابان می روند و خداییش مرام دارند متحد شده است. در چنین شرایطی طرح شعارهای فضایی و خواسته های یوتوپیایی! تظاهرات ها و براندازی های بالاترینی چه کمکی به جنبش و رهبرانش می کند؟! چرا باید یک پوستر پاره پوره که یکی رفته سر کوچه پرینت کرده و آورده یواشکی از دیوار اتوبان آویزان کرده و خودش هم ازش عکس گرفته و لینک کرده بالاترین عکس خبری اول روز 10 اسفند شود؟! پوستری که هیچ نشانه سبزی هم ندارد! و بیشتر به توهمات عقب ماندگان شبکه های لس انجلسی و اپوزوسیون کپک زده خارج از کشورنزدیک است تا حرفها و شعارهای رهبران (اکنون در بند) جنبش.



1 comment:

Anonymous said...

khosham omad