8.25.2006

پروپزالی که تایید نمی شود

طرح مسئله
ظهور ماشین و انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم، شوک اجتماعی گسترده ای را به انسان کلاسیک و معماری و شهر کهن وارد ساخت. سرعت تغییرات مدرنیته به حدی بود که پیشگامان جنبش مدرن گویی سعی داشتند آینده را به حال آورده و چهره و کالبد تک بناها و شهر سنتی را به یکباره دگرگون سازند
در اواخر قرن بیستم انقلابی دیگر اینبار در عرصه ارتباطات با آغاز به کار شبکه جهانی اینترنت و ظهور فضاهای مجازی بوقوع پیوست و جامعه بشری در مدت زمان بسیار کوتاه شاهد تغییرات بنیادین ناشی از نفوذ اینترنت و شبکه های اطلاعاتی و زندگی دیجیتالی و مجازی بوده است
پیشرفت تکنولوژی و تغییرات بنیادین و مفاهیمی چون؛ روابط و دید و بازدیدهای اجتماعی، تفریح و سرگرمی، کار و تجارت و آموزش و... خبر از بوجود آمدن تحولات شگرف در سازمان عملیاتی و عملکردی شهر آینده می دهند. فرضیه شهر به مثابه تفریحگاه، تصویری نوین از شهر فردا را ارائه گر است. شهری که بسیاری از عملکردهای اقتصادی و اداری آن به فضاهای مجازی انتقال یافته اند و حضور شهروند در شهر تنها برای تفریح و سرگرمی و ایجاد روابط اجتماعی رو در رو (face to face) تعریف خواهد شد
برای مثال خیابانها به عنوان یکی از عناصر مهم در ساختار اصلی شهر امروز، بسیاری از عملکردهای تجاری- اداری خود را از دست خواهند داد و این فضای شهری شاید به سرنوشت مسیرهای سواره و اتوبانهای لکوربوزیه دچار شود
فضاهای کلان شهری که مجموعه های با ساختار کالبدی عظیم خواهند بود، با کاربری مختلط فرهنگی-تجاری- تفریحی جایگزین فضاهای شهری و میادین کهن خواهند شد
فضاهایی سرگرم کننده که برای حضور پررنگ و تمام عیار هزاران شهروند شهر جهانی طراحی خواهد شد
قرن بیست و یکم، قرن حکومت بلامنازع دموکراسی و حضور پررنگ انسان انتخوابگر خواهد بود
اولین گام برای طراحی فضاهای شهری نوین، شناخت کاربر اصلی این فضاها یعنی انسان فرداست
پیش بینی نیازها و خواسته ها بایستی بدور از طرفداری از یک فکر یا نظریه خاص و تنها بر پایه شواهد عینی و ملموس بررسی و ارزیابی شود
از دید من، پدیده هایی همچون جهانی شدن حقیقی تحمیل شده به نظام اجتماعی انسان می باشند که آمار و ارقام حاکی از رشد و گسترش اصول و مبانی دهکده جهانی در سراسر دنیای امروز دارند
انسان فردا، انسان جهانی است و شهر فردا، شهر جهانی
در نظر دارم تا حد ممکن در بخش مطالعات و تحقیقات این فرضیه ابتدایی را در این پایان نامه رد و یا به اثبات برسانم
تصویر آینده همواره ریشه در حال و گذشته دارد، زیرا انسان فردا، خواستگاهی جز امروز و دیروز نخواهد داشت
تمرکز بر زندگی روزمره و آنچه هر روز در اطرافمان بوقوع می پیوندد و در شهرمان مکان می گیرد(Take place)، جزئی جدایی ناپذیر از فرایند شناخت است. درگام بعدی باید برای دستیابی به تصویری از آینده فارغ از قید مکان و زمان که در آن زندگی می کنیم، از حال جدا شده و در آینده زندگی کنیم تا در نقش انسان فردا قادر به درک نیازهای و مشکلات آینده باشیم
این بلاگ اسپات گیر داده همه نقطه هارو میاره سره خط! برای همین من پاک کردم نقطه هارو

No comments: