1.06.2011

شاهزاده و پاستا

نادر یهو فاک فاک به هوا کرد وسط آفیسمون من فهمیدم پسر شاه مرده.
من که اصلا نمی دونستم همچین آدمی وجود داره! اما گویا وجود داشته اونم 3 4 تا خیابون اونور تره ما! خودکشی ام کرده! مثل اینکه آدم باحالی ام بوده شاید وقتی سر هفتیر رو کلش بوده به ساحل خزر، ویلای نور و بوی بهارنارنج نوشهر فکر می کرده. الانم شاید داره رو همون ساحلا قدم می زنه منتظره که خاکسترشو هم بیارن.
این که آدم بدونه چند دفعه از سر کوچه شاهزاده ای رد شده و پاستا خریده و الان اون شاهزاده خودکشی کرده خودش حس اجیبیه! حالا شاهزاده هه مال کشور خودت باشه حسش عجیب تر! شایدم از کنارم تو پاستا فروشی رد شده باشه و گفته باشه: آقا پاستا چند؟

1 comment:

ah said...

like like shayad ba ham beer ham zadin :D